ویتالیک بوترین، بنیانگذار اتریوم به تازگی یک پست وبلاگی جامع در مورد اینکه کدام ویژگیها باید به عنوان بخشهای رسمی پروتکل اتریوم شناخته شوند و کدامها باید به آن اضافه شوند منتشرکرده است. این یک موضوع همیشگی است که همراه با تکامل شبکه اتفاق میافتد. بوترین توضیح میدهد که در اوایل هدف اصلی اتریوم حفظ لایه پایه آن به سادهترین شکل وبا کمترین امکانات بود. این پلتفرم با فلسفه یونیکس در خلق نرمافزار ساده و قابل تنظیم همخوانی داشت. هدف اصلی اتریوم، فراهم کردن یک پایه محکم برای برنامههای غیرمتمرکزبود که بتواند ازقابلیت قراردادهای هوشمند پشتیبانی کند.
اخبار مرتبط: ویتالیک از اقدامات DAO برای تایید اپراتورهای استخر سهام ETH ابراز نگرانی کرد
اگر دیفایر قرار باشد یک توضیح مختصردرباره فلسفه یونیکس به شما خواننده عزیز ارائه دهد باید بدانید: فلسفه یونیکس به طور کلی بر سادگی، یکپارچگی، قابلیت گسترش و استفاده مجدد متمرکز است. این رویکرد در توسعه نرمافزارها و سیستمهای عامل از یونیکس استفاده میشود و باعث شده تا نرمافزارهایی با کارایی بالا و عملکرد بهینه در اختیار کاربران قرار بگیرد. در روزهای اولیه بنیانگذاران اتریوم بر همین اصل تاکید داشتند، اما با گذشت زمان، برخی این سوال را مطرح کردند که آیا لازم است ویژگیهای بیشتری مستقیماً در پروتکل اصلی گنجانده شوند؟ اما افزودن یک ویژگی در اتریوم به چه معناست؟
بوترین افزودن یک ویژگی را به عنوان چیزی تعریف میکند که جزئیات آن در مشخصات رسمی اتريوم قید شده است و توسعهدهندگان باید آن را پيادهسازي كنند. جایگزینی و حذف در پروتکل اتریوم چه تعریفی دارد؟ منظور ازحذف یعنی یک ویژگی از لایه پایه خارج شود تا به وسیله قراردادهای هوشمند مدیریت شود.
جوانب مثبت و منفی ویژگیهای افزودن قابلیت(Enshrining)
بوترین مزایا و معایب گنجاندن چندین ویژگی بالقوه را تجزیه و تحلیل می کند. به طو رکلی اضافه کردن قابلیتها میتواند افزایش کارایی، امنیت بیشتر و مقاومت در برابر سانسور را فراهم کند. همچنین ممکن است خطر گرانتر شدن تراکنشها، پیچیدهتر کردن بیش از حد حاکمیت و کاهش انعطافپذیری برای برآورده کردن نیازهای پیشبینینشده کاربران را به دنبال داشته باشد. بوترین برای آزمایش از انتزاع حساب خود در تحلیل این بحث استفاده میکند.
اخبار مرتبط: مشتریان اتریوم تنوع بیشتری نسبت به بیتکوین دارند، آیا این خوب است؟
پیشنهادات قبلی مانند EIP-86 سعی داشتند تراکنشها را فقط با تماسهای VM ساده انجام دهند و به این ترتیب پیچیدگی پروتکل را به حداقل رساندند، اما باعث شدند مسئولیتهای ماینر افزایش یابد. پیشنهادهای جدیدتر مانند ERC-4337 هنوز خارج از پروتکل اجرا میشوند، اما ممکن است بعداً قابلیتهایی را برای کارایی و امنیت بیشتربه همراه داشته باشند. بوترین در ادامه به بررسی چندین ویژگی بالقوه دیگر میپردازد:
- ZK-EVMs: میتواند بهبود کارایی را به همراه داشته باشد و اجازه میدهد که حکومت Ethereum باگها را مدیریت کند، اما چالشهایی را در ارائه پشتیبانی برای فناوریهای مختلف ZK به همراه دارد.
- جداسازی پیشنهاد دهنده-سازنده: ممکن است باعث کاهش اعتماد شود، اما روشهای خارج ازپروتکل در حال حاضر نیز وجود دارند.
- Mempools خصوصی: هیچ فناوری رمزگذاری فعلی به اندازه کافی قوی نیست اما ارزشمند است که در لایه برنامهسازی ساخته شود.
- Liquid staking: میتواند خطرات تمرکز را کاهش دهد و گزینههای بیشتری را برای سهامداری باز کند، اما چالشهای پیرامون حاکمیت همچنان باقی است.
- افزایش تعداد precompiles : Precompiles یا تابعهای که قبل از اجرای معامله به اجرا میرسند راهی است که قابلیتهای جدیدی را به Ethereum اضافه کند. ممکن است در نظر گرفتن precompiles بیشتر، باعث بهبود کارایی شود اما احتمالا پیچیدگی پروتکل افزایش یابد واز precompiles گذشته نیز احتمالا کمتر میتوان استفاده کرد.
چطور با افزودن یک ویژگی ممکن است مجموعه از هم گسسته شود؟
افزودن قابلیتهای جدید می تواند کارایی، امنیت و مقاومت در برابر سانسور را فراهم کند، اما همچنین میتواند حاکمیت پروتکل را بیش از حد گسترش دهد و آن را برای نیازهای پیشبینی نشده کاربر بسیار سفت و سخت کند. به عقیده عملگرایان ويژگيهایی كه در حال حاضر منافع روشني را برای كاربران دارند، حتي اگر پيچيده باشند، در قسمت هستۀ اصلي Ethereum قابل قبول هستند. به عبارت ديگر آنها معتقدند كه تلاش برای كوچک كردن لایۀ اصلی Ethereum جایگاه آن را به عنوان یک پلتفرم برنامه غیرمتمرکز حفظ میکند.
توسعهدهندگان برای سهولت ساخت اپلیکیشن، به دنبال قابلیتهای لایه پایه گسترده هستند، اما محققان امنیتی هشدار میدهند که انتخابهای فنی غیربهینه ممکن است امنیت را کاهش دهند.همانطور که بوترین بیان کرده با افزایش تنوع و مقیاس پذیری انتظارات از اتریوم، پیچیدهتر میشود. به همین دلیل، بررسی اصول اساسی Ethereum میتواند به عنوان یک مبنای مشترک در بحث و بررسی تغییرات استفاده شود.
اخبار مرتبط: بنیاد اتریوم با ICO Filecoin چه ارتباطی دارد؟
در نهایت، فرآیند “soft forking” اتریوم اجازه ادامه تکامل براساس اولویتهای به دست آمده از جامعه را میدهد، بنابراین، تحلیل بوترین چارچوبی ارزشمند برای سنجش گزینهها و ایجاد همسویی فراهم میکند، زیرا اتریوم به سمت چشمانداز بلندپروازانه خود حرکت میکند.
منبع: cryptoslate.com