احتمالاً فناوریهای مدرن مانند بلاکچین، هوشمصنوعی و توکنهای دیجیتال میتوانند به کشورها کمک کند تا با مشکلات فساد و ناکارآمدی در سیستم تجاری خود مقابله کنند.
این فناوریها میتوانند در تحلیل، قیمتگذاری، فروش و حسابرسی فعالیتهای اقتصادی کمک کنند. همچنین، ایجاد دموکراسی در فرآوردههای ارزشمند به جهانی که دسترسی آسانتری به منابع دارد، کمک میکند.
با این وجود، برای اینکه این پتانسیل به حداکثر برسد، نیاز است که حکومتها با اعتماد کامل به فناوریهای پیشرفته وقت داده تا زمینههای لازم برای گسترش و بهرهوری از آنها فراهم شود.
پیدایش توکنهای دیجیتال
احتمالا حتی خود ساتوشی ناکاموتو، مخترع بیتکوین، در آغاز این پروژه، تصور نمیکرد که اختراعش میتواند چیزی بیشتر از توکنهای دیجیتال جدید یا پول اینترنتی با ویژگیهای امنیتی باشد.
اما امروزه، پس از گذشت یک دهه، روشن شده که بیتکوین نمونهای کاملا جدید از ایجاد ارزش و انجام معاملات از طریق نوآوری است که به آنها دارایی دیجیتال میگوییم.
در این راستا، میتوان به توکنهای دیجیتال اشاره کرد که از لحاظ فنی ارزدیجیتال نیستند ولی به عنوان دارایی دیجیتال شناخته میشوند. توکنهای دیجیتال روی بلاکچین یا دفتر کل توزیع شدهی ارزهای دیگر قرار میگیرند و از آنها برای انجام معاملات استفاده میشود.
این توکنها ابتدا روی بلاکچین یک ارزدیجیتال ساخته میشوند و بعدا میتوانند به بلاکچین خودشان منتقل شوند و به ارزدیجیتال مستقل تبدیل شوند. به عنوان مثال، ترون و ایاس (EOS) از این نوع توکنها هستند.
آلتکوینها
ارزهای دیجیتال مانند لایتکوین و دارککوین، که به طور کلی به عنوان آلتکوینها شناخته میشوند، از مدل بیتکوین الهام گرفته و با افزودن ویژگیهای جدید مانند سرعت و حریم خصوصی یا با تغییر ویژگیهای رمزنگاری، توانستند نسخههای متفاوتی از ارزهای دیجیتال یا توکنهای دیجیتال ارائه دهند. این ارزهای آلتکوین به دنبال رقابت با بیتکوین بودهاند و در دهه اخیر، صدها نوع از آنها ایجاد شده و بسیاری از آنها سود قابل توجهی کسب کردهاند.
بعد از بیتکوین، موج دوم ارزهای دیجیتال در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ شاهد ظهور صدها نوع دیگر از توکنهای دیجیتال بود. اما زمانی که بازار ارزهای دیجیتال در زمستان ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ در سردابی مالی (کریپتو وینتر) گرفتار شد و سرمایهگذاری در آنها کاهش یافت، بسیاری از این ارزها نابود شدند. با این حال، تعداد اندکی از آنها توانستند ارزش قابل توجهی را حفظ کنند.
در این میان، مسترکوین و کالرد کوینها در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ وارد بازار شدند. مسترکوین به عنوان یک پروتکل استاندارد برای ایجاد داراییهای هوشمند و ارزهای مجازی بر روی لایه دوم شبکه بیتکوین طراحی شده بود، در حالی که کالرد کوینها به منظور ایجاد ارتباط بین داراییهای فیزیکی و آدرسهای روی شبکه بیتکوین ایجاد شدند.
این توکنهای دیجیتال از بلاکچین ارزهای دیگر استفاده میکردند، اما ارزش آنها به داراییهای فیزیکی مانند پول یا اموال وابسته بود. مهم است بدانید که حتی بیتکوین هم هنوز به عنوان یک ارز به طور کامل پذیرفته نشده است. بنابراین، استفاده از اصطلاحاتی مانند “توکن پروتکل” یا “توکن شبکه” برای توصیف توکنهایی که روی بلاکچین و دفتر کل توزیع شده قرار دارند (و هدف آنها ایجاد پول دیجیتال نیست) ممکن است مفید باشد.
معرفی معروفترین ارزدیجیتال، پس از بیتکوین
اتریوم یک سامانه ارزدیجیتال بر پایه بلاکچین است که ارزدیجیتال اصلی آن به نام اتر است. این پلتفرم در سال ۲۰۱۳ معرفی شد و در سال ۲۰۱۵ به طور رسمی منتشر شد. اتریوم توانست از تجربههای گذشته در زمینه فناوریهای مرتبط بهرهمند شده و با اضافه کردن ویژگیهای جدید، توانایی خود را به عنوان یکی از بهترین توکنهای دیجیتال به خوبی به نمایش بگذارد.
یکی از مهمترین نوآوریهای این پلتفرم، طراحی زبان برنامهنویسی برای قراردادهای هوشمند بود. این قراردادها پروتکلهایی مخصوصی هستند که بدون نیاز به واسطه، معاملاتی را که به صورت کدهای برنامهنویسیشده انجام میشوند، بهصورت خودکار انجام میدهند.
اتریوم همچنین به توکنهای جدید امکان میدهد از بلاکچین خود استفاده شود و بدون نیاز به بلاکچین مجزا، توکنهای دیجیتال را ایجاد کند. در مقایسه با پروتکل مسترکوین که از لایهی دوم استفاده میکرد، اتریوم با سرعت بلاکچین خود و با قراردادهای هوشمند، توسعهدهندگان را در طراحی توکنهای جدید و برنامههای غیرمتمرکز یاری میدهد.
یکی از اولین برنامههای کاربردی که روی اتریوم طراحی شد، آئوگر بود که یک پلتفرم غیرمتمرکز برای پیشبینی در بازار بود. این برنامه از یکی از اولین توکنهای دیجیتال کاربردی به نام توکن REP استفاده کرد. این توکن، همچون داراییهای فیزیکی، بلاکچین مجزا ندارد، اما برنامههایی که از آن استفاده میکنند، میتوانند بهصورت غیرمتمرکز عمل کنند.
از آن زمان به بعد، توکنهای دیجیتال کاربردی برای تسهیل محاسبات (توسط پلتفرم گولم)، تبلیغات (توسط پلتفرم Basic Attention Token) و پروتکل غیرمتمرکز برای مبادله توکن (توسط پلتفرم 0x) به وجود آمدهاند. این توکنهای کاربردی به عنوان سازوکار جذب سرمایه مورد توجه قرار گرفتند و این باعث پیدایش مفهوم عرضه اولیه سکه (ICO) در سال ۲۰۱۷ شد.
شروعی پر قدرت با مسترکوین
در زمانی که مسترکوین، اتریوم و آئوگر به عنوان اولین داوطلبان عرضه اولیه سکه ظاهر شدند، این امکان به مردم عادی داده شد که در توسعه توکنهای دیجیتال جدید شرکت کنند با سرمایهگذاریشان.
اما با این حال، انتشار توکنهای دیجیتال با نگرانیهایی درباره احتمال نقض قوانین امنیتی همراه بود و همچنین ظرفیت آنها برای ایجاد یک سیستم تبادل ارزش کم اصطکاک، نقدی و شفاف را مورد بحث قرار داد. این وضعیت سبب شد تا یک دستهی جدید از داراییهای واقعی معرفی شود، که به آن «توکن اوراق بهادار» میگوییم.
این توکنها ارزش خود را از داراییهای خارجی مانند سهام یا داراییهای دیگر مشتق میگیرند و از این رو تحت مقررات اوراق بهادار قرار دارند. اولین نمونه از این دسته از توکنها، BCAP بود که شرکت بلاکچین کپیتال آن را طراحی کرد و هر توکن BCAP معادل یک سهم واحد بود.
از آن زمان تا کنون، تعداد زیادی اوراق بهادار توکنی برای ارزشگذاری سهام شرکتهای مختلف صادر شدهاند، از جمله شرکتهای معروف مانند دوکومو و اسپین. این توکنهای دیجیتال ممکن است ارزشهای فیزیکی دیگری نیز مانند املاک و مستغلات را پوشش دهند. به عنوان مثال، اتریوم توکن دیجیکس دائو را با پشتوانه طلا روی بلاکچین خودش ایجاد کرد.
تاریخچه پیدایش انافتیها
یکی از جدیدترین ابداعات در دنیای ارزهای دیجیتال، توکنهای دیجیتال غیرقابل تعویض (NFT) هستند. این توکنها از جمله ارزهای دیجیتال کاربردی و اوراق بهادار هستند، با این تفاوت که یکتا و قابل مبادله هستند. برخی از معروفترین نمونههای این توکنها، کریپتوکیتیها هستند که مانند کارتهای بیسبال قابل مبادله هستند.
ارزش این توکنهای دیجیتال غیرقابل تعویض از طریق ویژگی منحصر به فردی که دارند مشخص میشود، مانند بیتکوین که به تعداد محدودی وجود دارد. این توکنها برای پرداختهای داخلی در بازیهای ویدئویی و موارد مشابه مورد استفاده قرار میگیرند.
برای درک عمیقتر تاریخچهی ظهور NFTها، نیاز است که به ابتدای تولد فناوری بلاکچین بازگردیم. در سال ۲۰۰۸، شخص یا گروهی به نام ساتوشی ناکاموتو بیتکوین، اولین ارزدیجیتال غیرمتمرکز جهان، را معرفی کرد.
بیتکوین به تنهایی یک ابداع انقلابی بود؛ یک پول مبتنی بر ریاضیات که ارزش آن تحت کنترل بانک یا دولت نیست. حتی اگر هیچ اثری از هیچ توکنهای دیجیتال دیگری باقی نماند، ابداع ساتوشی ناکاموتو همواره به عنوان یک جرقه برای تحولی در دنیای مالی خواهد ماند و مفهوم جدیدی از ارزش را در دنیای دیجیتال ارائه کرده است.
بیتکوین بر پایهی فناوری بلاکچین ساخته شده است؛ یک دفتر کل توزیع شده که شفافیت، امنیت و تغییرناپذیری را تضمین میکند. اما اولین NFT شناخته شده، معروف به Quantum، در سال ۲۰۱۴ توسط کوین مک کوی ساخته شد. این NFT یک اثر هنری دیجیتال منحصربهفرد بود که در بلاکچین Namecoin ثبت شده بود و مفهوم توکنایز کردن هنر دیجیتال را معرفی کرد.
تا سال ۲۰۱۷، شناخت جهانی از NFTها به وقوع نپیوست، اما با ظهور اتریوم – بلاکچینی که بسیاری از موانع ایجاد و معامله NFTها را برطرف کرد – این تغییر کرد. قراردادهای هوشمند اتریوم چارچوبی قوی برای ایجاد دارایی، کدگذاری و معاملات فراهم میکنند و در نتیجه موانع استفاده از پروژههای NFT را به میزان قابل توجهی کاهش میدهند.
پیش از سال ۲۰۲۱، دو عامل برجسته به طور قابل توجهی باعث افزایش قیمتها و افزایش علاقه عمومی به NFT شدند. همچنین، همگانی شدن کووید-۱۹ افراد بیشتری را به تعامل با جوامع NFT در توییتر و سایر پلتفرمها تشویق کرد. علاوه بر این، فروش آثار هنری ارزشمند NFT نیز نیروی محرکه مهم دیگری بود.
بیشتر بخوانید: گرانترین انافتیهای دنیا کدامند؟
آیا توکنهای دیجیتال از امنیت کافی برخوردار هستند؟
امنیت توکنهای دیجیتال به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان به طور کلی ادعا کرد که همه توکنها از امنیت کافی برخوردارند. این امانتداری به عواملی مانند استفاده از فناوریهای رمزنگاری قوی، استفاده از قراردادهای هوشمند امن، مدیریت ریسکهای امنیتی و زیرساختهای امن بلاکچین و کیف پولها بستگی دارد.
در این زمینه، توکنهایی که از استانداردهای امنیتی قوی استفاده میکنند، مانند استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری پیچیده، پیادهسازی قراردادهای هوشمند امن و انجام ممیزیهای امنیتی منظم، احتمالاً امنیت بیشتری دارند. اما توجه به جزئیات فنی هر توکن و شبکه بلاکچین مورد استفاده ضروری است تا امنیت آنها ارزیابی شود. همچنین، عواملی مانند مدیریت کیفپولها و اجرای تکنیکهای امنیتی توسط کاربران نیز تأثیرگذار هستند.
بنابراین، برای اطمینان از امنیت توکنهای دیجیتال، اهمیت دارد که:
۱. استفاده از استانداردهای امنیتی: توکنهایی که از استانداردهای امنیتی معتبر و قوی مانند ERC-۲۰ یا ERC-۷۲۱ برای توسعه برنامههای قرارداد هوشمند استفاده میکنند، احتمالاً امنیت بالاتری دارند.
۲. ممیزی امنیتی: ارزیابی و بررسی امنیتی منظم توسط تیم توسعه و حرفهایهای امنیتی مستقل میتواند کمک کند تا آسیبپذیریهای امنیتی شناسایی شده و رفع شوند.
۳. مدیریت کیفپولها: استفاده از کیف پولهای امن و اعمال تکنیکهای مدیریت امنیتی میتواند کمک کند تا از دسترسی غیرمجاز به توکنها جلوگیری شود.
۴. اطلاعات و تحلیل بازار: داشتن اطلاعات کامل و تحلیل دقیق از وضعیت بازار و روند قیمتها میتواند به شناسایی مشکلات امنیتی زودتر کمک کند.
۵. همکاری با انجمنهای امنیتی: شرکت در انجمنها و گروههای مرتبط با امنیت میتواند فرصتی برای یادگیری و تبادل دانش با دیگران در حوزه امنیت توکنهای دیجیتال فراهم کند.
در کل، امنیت توکنهای دیجیتال به مجموعهای از عوامل فنی، عملیاتی و اجتماعی بستگی دارد که همگی باید به طور جدی مدنظر قرار گیرند تا از امنیت و اعتماد در این بازار تضمین شود.
قانونگذاری توکنهای دیجیتال و دیفای چگونه انجام میشود؟
دیفای یکی از مهمترین پیشرفتهای جهان غیرمتمرکز است و اهمیت آن در دنیای امروزی نمیتواند نادیده گرفته شود. اکنون در جهانی زندگی میکنیم که موفقیت ارزهای دیجیتال، توکنهای دیجیتال و دستاوردهای آنها توسط اکثر افراد تأیید شده است. در واقع، سؤالی که باید از خود بپرسید این است که چگونه میتوان با این موج تمرکززدایی همراه شد و چگونه میتوان بیشترین بهره را از آن برد؟
دولتها و حکومتها در سراسر جهان هم به این نکته پی بردهاند و به همین دلیل به جای ممنوع کردن دیفای، به فکر قانونگذاری آن افتادهاند. اما مسئلهای که وجود دارد این است که قانونگذاری امور مالی غیرمتمرکز کار سادهای نیست.
حفظ حریم خصوصی، ایجاد امنیت تراکنشها، حذف واسطهها و خارج کردن قدرت از دست دولتها، همگی از اهداف اولیه پیدایش توکنهای دیجیتال هستند. چگونه میتوان در عین حفظ همه این ویژگیها، این ارزها را قانونگذاری کرد؟
گزارشی از نووم اینسایتس (Novum Insights) نشان میدهد که بازار دیفای از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۴۰ برابر رشد کرده است. در آن زمان، ارزش کل قفلشده (TVL) در این حوزه ۶۱ میلیارد دلار بود و این در حالی است که این عدد در حال حاضر حدود ۱۶۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است. همچنین، ارزش بازار استیبلکوینها که بخش مهمی از دیفای هستند، در نیمه اول سال ۲۰۲۱ به ۱۱۲ میلیارد دلار افزایش یافته بود.
این حوزه سود عظیمی را برای عدهای به ارمغان آورده است؛ اما در عین حال، برخی از سرمایهگذاران دیفای هم بخش زیادی از سرمایه خود را از دست دادهاند؛ چراکه دیفای نه قانونگذاری و کنترل میشود و نه هیچ واسطهای در آن وجود دارد.
دیفای برای میزبانی یا تأیید به هیچ حوزهای نیاز ندارد و صرفاً قراردادهای هوشمند آن را اداره میکنند، بنابراین اگر قرارداد هوشمندی از کار بیفتد یا هدف حمله قرار بگیرد، مصرفکنندگان هیچ چارهای ندارند.
چالشهای قانونگذاری بر روی دیفای و توکنهای دیجیتال
نگرانیهای نهادهای نظارتی در حوزه توکنهای دیجیتال شامل نوسانات شدید بازار، ریسک پولشویی، و تأمین مالی تروریسم است. این نگرانیها ناشی از ماهیت قانونگذارینشده این بازار و عدم وجود یک مرجع قانونی برای حل اختلافات مالی است. همچنین، توکنهای دیجیتال غیرمثلی که در حال افزایش هستند، موجی از هیجان، سردرگمی و سؤالات حقوقی به همراه دارند.
توکنهای دیجیتال با جذب تراکنشهای بزرگ بازار، ارزهای دیجیتال را به سمت خود میکشند که احتمالاً نگرانی قانونگذاران را به دنبال خواهد داشت. در این راستا، کنترل و اداره سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAO) که ابزاری برای انتقال ارزهای دیجیتال در بلاکچینهای مختلف هستند، یک چالش بزرگ است.
این سازمانها از وامدهی با ارزهای دیجیتال و کشت سود پشتیبانی میکنند، اما مسئله مسئولیتپذیری در صورت اتفاق ناگواری با آنها چالشبرانگیز است.
پژوهشگران در یک مقاله مشترک نکات مهمی درباره قانونگذاری بلاکچین، دفترکل توزیعشده و قراردادهای هوشمند مطرح کردهاند که شامل شناسایی نقاط مرکزی جهت اعمال مقررات، تخصیص مسئولیتها، مسائل مربوط به تغییرناپذیری و بهروزرسانینشدن قراردادهای هوشمند و نیاز به بررسی فرایندهای فناوری و تضمین کیفیت آنها میشود.
اقدامات قانونی FATF برای دیفای و توکنهای دیجیتال
سازمان ویژه اقدام مالی (FATF)، به عنوان یک نهاد بینالمللی نظارتی در زمینه پولشویی، فعالیت صرافیها را تحت نظر قرار داده است. برنامههای غیرمتمرکز (DApps) باید طبق دستورالعملهای FATF، قوانین مربوط به پیشگیری از پولشویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم را رعایت کنند. اما بررسی از عملکرد ۱۶ صرافی اصلی نشان میدهد که فقط چهار صرافی این الزامات را به صورت کامل رعایت میکنند.
این وضعیت نشاندهنده وجود یک شکاف واضح در این زمینه است. علاوه بر این، هر پروژهای که میخواهد در یک صرافی اصلی فهرست شود، باید فرایندهای ممیزی را پشت سر بگذارد، اما این همچنان تضمینی برای امنیت کامل ندارد. قراردادهای هوشمند، حتی اگر ممیزی شوند، ممکن است هدف حمله قرار بگیرند، بنابراین قبل از ورود به این حوزه، تحقیقات و بررسیهای دقیقی لازم است.
در یک محیط منبعباز که در آن پروژهها با نرخ رشد مرکب سالانه حدود ۲۰ درصد در حال توسعه هستند، پیدا کردن زمان مناسب برای قانونگذاری، بهطوری که هم از افراد در برابر ریسکهای موجود محافظت کند و هم خلاقیت را محدود نکند، یک چالش دیرینه است که حلکردن آن دشوار به نظر میرسد.
برخی کشورها نظیر انگلیس، برمودا، هند، کره جنوبی، موریس، استرالیا، پاپوآ گینهنو و سنگاپور برای دستیابی به این تعادل، از قوانین آزمایشی بهره گرفتهاند و برخی دیگر مانند سان مارینو، مالت و لیختناشتاین بهطور مستقیم قانونگذاری این حوزه را در دستور کار خود قرار دادهاند.
چهرههای برجسته حوزه دیفای هیچگونه مقاومتی در برابر قانونگذاری ندارند و آن را بهعنوان بخشی از روند بلوغ و تکامل این صنعت پذیرفتهاند.
استانی کولچوف (Stani Kulechov)، بنیانگذار پلتفرم وامدهی آوی (Aave) که در حوزه دیفای فعالیت دارد، در مصاحبهای با وبسایت کوین تلگراف، دراینباره گفته است:
“کار بازرسان این نیست که امنیت یک پروتکل را تضمین کنند. آنها فقط به شناسایی مسائلی کمک میکنند که خود اعضای تیم نسبت به آنها آگاه نبودهاند. در نهایت، این پروتکلها نیاز به بررسی و ایرادیابی توسط خود کاربران دارند و ما بهعنوان یک جامعه، باید مشوقهایی پیدا کنیم که باعث ورود هرچه بیشتر کارشناسان امنیتی به این فضا شود.”
تن تران (Tan Tran)، مدیرعامل ومانتی گروپ (Vemanti Group) نیز معتقد است:
“در آینده ما شاهد پذیرش هرچه بیشتر پلتفرمهایی با محصولات و خدمات مالی بدون مجوز هستیم که هرکسی و در هر مکانی ممکن است از آنها استفاده کند؛ اما هر کدام از این محصولات و خدمات، تحتنظارت یک نهاد قانونگذاریشده و دارای کنترل مرکزی قرار میگیرند تا درباره مسئولیتپذیری و انطباق آنها با قوانین اطمینان حاصل شود.
این فرایندها برای محدودکردن نوآوری نیستند و بیشتر برای این هستند که کلاهبرداران نتوانند از کاربران ساده سوءاستفاده کنند.”
برندان بلومر (Brendan Blumer)، مدیرعامل بلاک دات وان (Block.one)، در مصاحبهای که در رابطه با دیفای با خبرگزاری کوین تلگراف داشت، صحبتهای خود را اینگونه جمعبندی کرد:
“برندگان واقعی در اقتصاد دیجیتال، آنهایی خواهند بود که طولانیمدت فکر میکنند و محصولاتشان را طوری طراحی میکنند که با الزامات قضایی و خدمات حرفهای مطابقت داشته باشند.”
نتیجهگیری
در بازار ارزهای دیجیتال، واحد ارزی که بلاکچین مستقل خود را ندارد و در بستر بلاک چین و کیف پولهای یک شبکه بلاک چینی ذخیره میشود، به عنوان توکنهای دیجیتال شناخته میشود. اما به طور کلی، میتوان برای اشاره به هر واحد ارزی در یک شبکه بلاکچینی از عبارت Token استفاده کرد.
این Tokenها با استفاده از قراردادهای هوشمند و کدهای برنامهنویسی ایجاد میشوند و دو مزیت اصلی استفاده از آنها نسبت به ایجاد یک بلاک چین اختصاصی، صرفهجویی در زمان و هزینه است.
توکنهای دیجیتال از نظر نوع میتوانند در دهها دستهبندی مختلف قرار بگیرند، اما در میان اکثر فعالان این حوزه، به سه دسته اصلی توکنهای کاربردی، اوراق بهادار و حاکمیتی تقسیمبندی میشوند.
منبع: Lexology.com