با فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگشت تحریمهای گسترده، اقتصاد ایران بار دیگر زیر فشار قرار گرفتهاست. اینبار اما تنها بخشهای سنتی اقتصاد نیستند که آسیب میبینند؛ زیربخشهای نوپای صنعت فینتک، از جمله رمزارز و بلاکچین نیز بهطور مستقیم در معرض اثرات این مکانیزم قرار دارند. بازاری که تا چند سال پیش کاربران ایرانی آن را راهی برای عبور از محدودیتهای بانکی و ارزی میدیدند، امروز خود در موقعیتی پیچیده و پرچالش گرفتار شدهاست.
چالشهای پیشِ روی رمزارز و بلاکچین
یکی از نخستین پیامدهای فعال شدن مکانیزم ماشه برای زیربخشهای رمزارز و بلاکچین ایران، انسداد مسیرهای بینالمللی نقدینگی است. پیشتر برخی از صرافیهای ایرانی از طریق واسطههای منطقهای، روزنهای هرچند محدود به بازارهای جهانی داشتند، اما حالا این مسیرها پرریسکتر از همیشه شده و احتمال بلوکه شدن داراییها در صرافیهای متمرکز بهشکلی چشمگیر افزایش یافتهاست.
در کنار فشارهای بینالمللی که مسیر نقدینگی را محدود کردهاند، اثر این مکانیزم بر فضای داخلی اقتصاد رمزارز نیز مشهود خواهد بود. انتظار میرود نهادهایی مانند بانک مرکزی و شاپرک با دیدی سختگیرانهتر به فعالیت پلتفرمهای رمزارزی نگاه کنند و مقرراتی تازه در حوزه تطبیق وضع شود؛ مقرراتی که احتمالاً هم هزینهزا هستند و هم میتوانند فعالیت پلتفرمها را پیچیدهتر کنند.
از سوی دیگر، کاربران ایرانی که سالها رمزارز را بهعنوان پناهگاهی در برابر تورم و محدودیتهای ارزی میدیدند، اکنون با پرسشهایی تازه روبهرو شدهاند. نگرانی از امنیت داراییها و دسترسی به نقدینگی افزایش یافتهاست. بهاین ترتیب، رمزارز و بلاکچین، این دو زیربخش نوپای فینتک، بیش از همیشه نیازمند بازسازی اعتماد عمومی هستند.
نوآوری در دل محدودیتها
با وجود تمام فشارها و محدودیتها، بازار رمزارز و بلاکچین در ایران همچنان فرصتهایی جذاب برای رشد و نوآوری پیشِ روی خود دارد. محدودیت دسترسی به کانالهای سنتی ارزی، تقاضا برای رمزارزها در داخل کشور را افزایش میدهد و این امر میتواند بازار داخلی را برای صرافیها و پلتفرمها تقویت کند. از سوی دیگر، راهکارهای غیرمتمرکز یا DeFi، برخلاف صرافیها متمرکز، کمتر در معرض فشار مستقیم بینالمللی قرار دارند و توسعه محصولات DeFi میتواند مسیری استراتژیک برای کاهش وابستگی به زیرساختهای خارجی باشد.
علاوه بر این، شرایط پرریسک کنونی، اهمیت ابزارهای KYCو AML بومی برای تطبیق با مقرارت را دوچندان کردهاست. کسبوکارهایی که بتوانند این سرویسها را بهشکل مؤثر ارائه دهند، به بازیگران کلیدی و راهبردی در اکوسیستم رمزارز ایران تبدیل خواهند شد و میتوانند از فرصت ایجادشده برای تقویت اعتماد کاربران و تثبیت موقعیت خود در بازار داخلی بهره ببرند.
راهبردهای کلیدی برای فعالان رمزارز و بلاکچین
در شرایط پرچالش فعلی، انتخاب مسیرهای استراتژیک میتواند سرنوشت فعالان ایرانی بازار رمزارز و بلاکچین را تعیین کند. تمرکز بر بازار داخلی با ارائه خدمات امن، پایدار و کاربرپسند، نهتنها ثبات کسبوکار را تقویت میکند، بلکه اعتماد کاربران را نیز افزایش میدهد. همزمان، تنوعبخشی به داراییها با افزودن استیبلکوینها و رمزارزهای متنوع، ریسک انسداد مسیرهای نقدینگی را کاهش میدهد و انعطافی بیشتر به پلتفرمها میبخشد. سرمایهگذاری هوشمند در رِگتکها داخلی و همکاری با استارتاپهای فناوری نظارتی، باعث انطباق با مقررات و کاهش ریسکهای قانونی میشود. در پایان، افزایش شفافیت و آموزش کاربران از طریق ارائه محتوا و گزارشهای شفاف، اعتماد عمومی را بازسازی و موقعیت پلتفرمها را بهعنوان بازیگرانی قابلاعتماد در بازار داخلی تثبیت میکند.
سخنِ پایانی
فعالشدن مکانیزم ماشه، بدون شک فشارهایی مضاعف بر زیربخشهای فینتک، از جمله بازار رمزارز و بلاکچین در ایران وارد خواهد کرد؛ از انسداد مسیرهای نقدینگی بینالمللی گرفته تا سختگیریهای داخلی که به پیچیدهتر شدن فعالیت پلتفرمها میانجامد. با این حال، همین شرایط پرچالش، فرصتی برای بازآرایی استراتژیک بازار داخلی، توسعه پلتفرمهای غیرمتمرکز و ارتقای حرفهای خدمات مالی دیجیتال در ایران فراهم آوردهاست. در چنین فضایی، تنها کسبوکارهایی موفق خواهند بود که علاوه بر نوآوری، توانایی مدیریت ریسک و حفظ اعتماد کاربران را داشتهباشند و بتوانند خود را با شرایط پرچالش تطبیق دهند.


